English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8907 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to leave him to him self U او را بحال خود واگذارید اورارها کنید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
repeat U بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeats U بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
add U اضافه کنید زیاد کنید
adds U اضافه کنید زیاد کنید
adding U اضافه کنید زیاد کنید
prescan U خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
to let alone U بحال خودواگذاردن
recvperate U بحال امدن
leave alone U بحال گذاردن
bring to U بحال اوردن
alas for him U وای بحال او
rehabilitating U بحال نخست برگرداندن
rehabilitates U بحال نخست برگرداندن
involuted U بحال نخست برگشته
rehabilitated U بحال نخست برگرداندن
fetch up U بحال ایست درامدن
equilibrate U بحال تعادل دراوردن
dilapidate U بحال ویرانی دراوردن
recoiling U بحال خود برگشتن
recoiled U بحال نخستین برگشتن
recoiled U بحال خود برگشتن
recoil U بحال نخستین برگشتن
recoil U بحال خود برگشتن
recoils U بحال خود برگشتن
recoils U بحال نخستین برگشتن
recoiling U بحال نخستین برگشتن
restoring U بحال اول برگرداندن
restores U بحال اول برگرداندن
restored U بحال اول برگرداندن
restore U بحال اول برگرداندن
come round U بحال اول رسیدن
let alone U بحال خود واگذاردن
to come U بحال ایست درامدن
sympathy for any one U دلسوزی بحال کسی
restitute U بحال اول برگرداندن
self-pity U دلسوزی بحال خود
woe betide thee U وای بحال تو بدابحال تو
to put to a pause U بحال ایست دراوردن
self pity U دلسوزی بحال خود
rehabilitate U بحال نخست برگرداندن
moseyed U بحال گردش راه رفتن
moseying U بحال گردش راه رفتن
mosey U بحال گردش راه رفتن
relapsing U مرتد بحال نخستین برگشتن
relapses U مرتد بحال نخستین برگشتن
relapse U مرتد بحال نخستین برگشتن
relapsed U مرتد بحال نخستین برگشتن
moseys U بحال گردش راه رفتن
It is immaterial to her . U بحال او هیچ فرقی نمی کند
Leave her alone. U اورا تنها (بحال خود ) بگذار
let it remain as it is U بگذاری بحال خود باقی باشد
to stand any one in good stead U بحال کسی سودمند بودن بدردکسی خوردن
puerperium U مرحله بین زایمان واعاده زهدان بحال اولیه خود
aestivate U رخوت تابستانی داشتن تابستان را بحال رخوت گذراندن
ease off U شل کنید
say no more U بس کنید
Turn (let) the dog loose. U سگ راباز کنید
accelerando کم کم تند کنید
recive U مصرف کنید
deleted U حذف کنید
wait a second U تامل کنید
deletes U حذف کنید
delete U حذف کنید
vide infara U را نگاه کنید
attention to orders U توجه کنید
leontief table U نگاه کنید به :
oyez U توجه کنید
keep at it U مداومت کنید
push the door to U در راپیش کنید
into a ball U نخ راگلوله کنید
i say U نگاه کنید
hurry up U عجله کنید
oyez U گوش کنید
hold hard U صبر کنید
have patience with me U با من حوصله کنید
give it a wipe U انراخشک کنید
move out U حرکت کنید
dele U پاک کنید
make a hurry U عجله کنید
deleting U حذف کنید
suppose U فرض کنید
caution U توجه کنید
repeat U تکرار کنید
supposing U فرض کنید
cautioned U توجه کنید
cautioning U توجه کنید
cautions U توجه کنید
repeats U تکرار کنید
supposes U فرض کنید
out with him U اورا بیرون کنید
trailing U هدف را تعقیب کنید
trailed U هدف را تعقیب کنید
trail U هدف را تعقیب کنید
open U مروحه را باز کنید
record as target U اماج را ثبت کنید
off with his head U سرش را از تن جدا کنید
Refer (turn over) to page 110. U به صفحه 110مراجعه کنید
trails U هدف را تعقیب کنید
sus.per coll U حلق اویزش کنید
Cash is in short supply these days . U از حقوق ماهانه ام کم کنید
maydays U خطر کمک کنید
Please behave yourself . Please be courteous. U ادب را رعایت کنید
NB U خوب دقت کنید
wait a second U یک خرده صبر کنید
try and came U کوشش کنید که بیائید
wait a second U اندکی صبر کنید
wait a minute U اندکی صبر کنید
wait a little U کمی صبر کنید
supra U ببالا نگاه کنید
Turn the water tap on . U شیر آب را باز کنید
Do you agree that … U آیا تصدیق می کنید که …
mayday U خطر کمک کنید
Notice the details! U توجه کنید به جزییات !
she your profit with him U سودخودرابا اوتقسیم کنید
shift colors U پرچم را تعویض کنید
single file U به ستون یک حرکت کنید
stack arms U تفنگها راچاتمه کنید
wait a minute U یک دقیقه صبر کنید
I won't be talked into it! U من را نمیتوانید متقاعد کنید!
drop track U تعقیب را قطع کنید
do good to others U بدیگران نیکی کنید
KEEP LEFT U از سمت چپ حرکت کنید.
chain U مراجعه کنید به CATENA
you do me injustice U در باره من بی عدالتی می کنید
continue your studies U تحصیلات خودرادنبال کنید
chains U مراجعه کنید به CATENA
check firing U عناصرتیر را بررسی کنید
cease engagement U درگیری را قطع کنید
avast U ایست توقف کنید
When will you depart? U کی شما حرکت می کنید؟
Full tank, please. لطفا باک را پر کنید.
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
observe silence U سکوت را رعایت کنید
infile U به ستون دو حرکت کنید
Please check the water. لطفا آب را کنترل کنید.
opened U مروحه را باز کنید
opens U مروحه را باز کنید
Please have my bill ready. لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
Please call the police. لطفا پلیس را خبر کنید.
Call an ambulance quickly. فورا یک آمبولانس خبر کنید.
He helped me for my fathers sake. U بخاطر پدرم به من کمک کنید
identifying U مشاهده کردن شناسایی کنید
dropping U قطره سقوط کردن کم کنید
drops U قطره سقوط کردن کم کنید
Please check the oil. لطفا روغن را کنترل کنید.
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
Can you help me? ممکن است کمکم کنید؟
dropped U قطره سقوط کردن کم کنید
Erase ( clean ) the blackboard. U تخته سیاه راپاک کنید
Drop me just before you get to the turning. U مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
Can you find your way out? U راهتان را به خارج می توانیدپیدا کنید ؟
Please heat up my food. U لطفا" غذایم را داغ کنید
Please consider my suggestion. U لطفا" به پیشنهاد من توجه کنید
drop U قطره سقوط کردن کم کنید
KEEP RIGHT U از سمت راست حرکت کنید.
Offer him some chocolates. U به ایشان شکلات تعارف کنید
Wont you have sweets (candies) U شیرینی میل نمی کنید ؟
Please sign here. لطفا اینجا را امضا کنید.
Line up the children in order of height. U بچه ها رابترتیب قد بخط کنید
Act according to the previous procedure. U بترتیب گذشته عمل کنید
Call a doctor quickly. فورا پزشک خبر کنید.
Enter it in the books . U آنرا دردفاتر وارد کنید
Do you feel hungry? U شما احساس گرسنگی می کنید؟
Please don't wake me until 9 o'clock! U لطفا من را ساعت ۹ بیدار کنید!
clear and hold U منطقه را پاک و حفظ کنید
strangle U یاد شده را خاموش کنید
repeat range U با همین مسافت تیراندازی کنید
record firing U عناصر تیر را ثبت کنید
plead for the widow U در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
adjusts U میزان کردن تنظیم کنید
o bey your parents U والدین خودرا اطاعت کنید
negative altitude U ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
Please get it off ! [Please clean it up !] U لطفا این را پاک کنید !
adjusting U میزان کردن تنظیم کنید
large spread U فاصله گلوله ها راکم کنید
Every day that you go unheeded, you need to count on that day U هر روز که بیفتید، باید در آن روز حساب کنید
up with it! U بلندش کنید بگذاریدش بالا
identified U مشاهده کردن شناسایی کنید
identifies U مشاهده کردن شناسایی کنید
Which bank do you bank with? U با کدام بانک کار می کنید؟
identify U مشاهده کردن شناسایی کنید
associated file U وقتی فایل را انتخاب می کنید
associated document U وقتی فایل را انتخاب می کنید
Cut a little more off the back. یک کمی بیشتر عقب را کوتاه کنید.
Follow signs for York. به تابلوهای شهر یورک توجه کنید.
Can you help me with my luggage? U ممکن است بارم را حمل کنید؟
Cut a little more off the top. یک کمی بیشتر بالا را کوتاه کنید.
Help me, my neighbours , so that i may be able to do my housekeeping. <proverb> U همسا یه ها یارى کنید تا من شوهردارى کنم.
Please check the spear tyre, too. لطفا تایر زاپاس را هم کنترل کنید.
Can you recommend a guest house? U آیا میتوانید یک پانسیون به من معرفی کنید؟
Can you repair my car? آیا میتوانید اتومبیلم را تعمیر کنید؟
Can you recommend a hotel? U آیا میتوانید یک هتل به من معرفی کنید؟
Follow signs for York. به علائم شهر یورک توجه کنید.
Move along, please! [in a crowd] U لطفا بجلو حرکت کنید! [در جمعیتی]
Please open this bag. لطفا این کیف را باز کنید.
trail U هدف رادر سمت ... تعقیب کنید
Handle the boxes with care. U جعبه ها رابا احتیاط جابجا کنید
You ought to coordinate(harmonize) your plans (programs). U باید برنامه هایتان را هم آهنگ کنید
pray consider my case U خواهش دارم بکار من رسیدگی کنید
you are welcome to my book U بفرمایید از کتاب بنده استفاده کنید
Recent search history Forum search
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
2مهرآسا
1ICR
1معنی لغوی کیسینگ در رشته مهندسی آب چیست؟
1The more you care
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1What is the meaning of shahneh (شحنه یا داروغه) in farsi ?
1confinement factor
1A donkey was lame so the man leading him was mocked for not using him,so he rode the donkey and was told he was cruel for riding a lame donkey.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com